سابقه و هدف: عالوه بر مشکالت جسمانی ، باید به مشکالت روانشناختی بیماران سردرد مزمن نیز توجه شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه
اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی و معنادرمانی بر خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی مردان مبتال به سردرد مزمن صورت گرفت.
روش بررسی: روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را مردان مبتال به
سردرد مزمن شهر تبریز در سال 1041 تشکیل دادند. 04 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب ، به صورت تصادفی در سه گروه قرار
گرفتند ) هر گروه 14 نفر(. گروه های آزمایشی، درمان مختص گروه خود را به ترتیب در8 و6 جلسه دریافت کردند. گروه کنترل درمانی
دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های خودکارآمدی درد Bandura و کیفیت زندگی Sf بودند. داده ها توسط آزمون تحلیل
واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی تحلیل شدند.
یافته ها : در پیش آزمون، میانگین و انحراف معیار نمره خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی در گروه های آزمایش و کنترل اختالف معنی داری
نداشت )5>./.P .(هر دودرمان در مقایسه با گروه کنترل، خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی مردان را در پس آزمون افزایش داد )1< ./..P .(
در مرحله پیگیری، اثر این دو درمان ماندگار بود )1<./..P .)تاثیر این درمان ها بر خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی مردان مبتال به سردرد
مزمن در مراحل پس آزمون و پیگیری یکسان بود )5>./.p.)
نتیجه گیری: به نظر می رسد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنادرمانی احتما ًال با کاهش فاجعه آمیز کردن سردرد، و در نتیجه کاهش
ترس مرتبط با درد در کاهش شدت سردرد، و از این رو در افزایش تاب آوری مردان مبتال به سردرد مزمن موثر بوده است، بنابراین ممکن
است راهبرد پیشگیرانه مفیدی تلقی شود.
واژگان کلیدی: ذهن آگاهی، معنادرمانی، خودکارآمدی درد، کیفیت زندگی، مردان مبتال به سردرد مزمن
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1402/5/6 | پذیرش: 1402/9/18 | انتشار: 1403/3/10