سندرم درد منطقهای پیچیده (CRPS) سندرمی است با درد مداوم ناحیهای از بدن که کاملأ از نظر زمان و شدت بروز درد تناسبی با نوع و شدت ضایعه یا تروما ندارد. از مشخصات مهم این دردها این است که در محدوده عصبدهی عصب خاصی قرار ندارند. معمولادر ناحیه دیستال به ضایعه اختلالات حسیحرکتی، سودوموتور، وازوموتور و تروفیک شدت بیشتری دارد(1). میزان بروز این سندرمها در خانمها بیشتر از آقایان است(2).
در مطالعات اپیدمیولوژیک مختلف نشان داده شده است که این سندرم بیشتر بهدنبال ترومای جراحی و یا شغلی ایجاد میشود و اکثرأ همراه با اختلال خواب، اختلال در انجام کارهای شخصی و احتمال خودکشی میباشد(۳).
انواع سندرم درد منطقهای پیچیده : 1- سندرم درد منطقهای پیچیده نوع 1 که در گذشته دیستروفی سمپاتیک رفلکسی نامیده میشد، 2- سندرم درد منطقهای پیچیده نوع۲ که در گذشته به آن کوزالژی میگفتند، و 3- سندرم درد منطقهای پیچیده نوع سوم(1).
مشخصه اصلی سندرم درد منطقهای پیچیده نوع 1 احساس درد میباشد که بهصورت خودبخودی همراه با هایپرآلژزی و آلودینی خود را نشان میدهد(۴) که همراه تغییرات سودوموتور، وازوموتور و تروفیک میباشد، بدون اینکه نشانهای از آسیب عصبی در اندام درگیر وجود داشته باشد. با وجود اینکه پاتوفیزیولوژی این سندرم همچنان مشخص نیست بهنظر میرسد دستگاه عصبی مرکزی و محیطی هر دو درگیر باشند(۵).
در مطالعات مختلف نشان داده شده است که در بیماران مبتلا به نوع 1، مکانیسم اصلی دردهای مرتبط با دستگاه سمپاتیک، در ارتباط دوطرفه بین نورونهای نورآدرنرژیک محیطی و نورونهای اولیه است، در حالیکه در نوع ۲ نشان داده شده است که علت اصلی آن بدلیل حساسیت بیش از حد گیرندههای پوستی درد بوده که بهدنبال آسیب عصبی ایجاد میشود.
معیارهای تشخیصی سندرم درد منطقهای پیچیده نوع اول (۸):
۱-وجود ضایعه آسیب رسان اولیه یا بیحرکتی طولانی.
۲-درد، آلودینی، هیپرآلژزی مداوم که شدت آن متناسب با ضایعه اولیه نیست.
۳-وجود ادم، تغییر در خونرسانی پوست و یا تعریق غیرطبیعی در محل درد.
۴-رد سایر علل که موجب ایجاد چنین علائم یا اختلالی شده باشد.
معیارهای تشخیصی سندرم درد منطقهای پیچیده نوع دوم(8):
۱-وجود درد مداوم، آلودینی یا هیپرآلژزی بهدنبال آسیب عصبی که محدود به درماتوم یک عصب خاص نمیشود.
۲- وجود ادم، تغییر در خونرسانی پوست و یا تعریق غیرطبیعی در محل درد.
۳- رد سایر علل که موجب ایجاد چنین علائم یا اختلالی شده باشد.
تفاوت اصلی نوع ۱ و۲ در وجود آسیب جدی عصبی در نوع دوم میباشد در صورتیکه در نوع اول یا آسیب عصبی وجود نداشته یا آسیب عصبی، بسیار مختصر است.
برای تشخیص سندرم درد منطقه ای پیچیده(9)
1- بیماران باید حداقل از یک علامت در هر یک از ردههای زیر شکایت داشته باشند:
- علائم حسی: (هایپرستزی)
علائم وازوموتور: (تغییرات دما یا رنگ پوست)
- علائم سودوموتور: (تعریق غیرطبیعی، ادم)
- حرکتی: (کاهش دامنه حرکت، ضعف، لرزش)
2-پزشک باید حداقل یک علامت از بیماری را در دو گروه یا بیشتر، از علایم زیرتشخیص دهد:
- حسی: (آلودینی، هایپرآلژزی)
- وازوموتور: (تغییرات عینی دمایی یا رنگ پوست )
- سودوموتور: (تغییرات عینی تعریق یا ادم)
- حرکتی: (کاهش دامنه حرکت بهصورت عینی)(۹)
در نوع سوم یا NOS، یا گروهی که جزو گروههای اول و دوم نباشند، در واقع این سندرم، قسمتی از معیارهای سندرم درد منطقهای پیچیده را پوشش میدهند، اما هیچ تعریف بهتری برای آنها مشخص نشده است(1).
درمانهای سندرم درد منطقهای پیچیده شامل موارد زیر هستند:
۱-درمانهای دارویی: شامل استفاده از داروهایی همچون ضد التهابهای غیراستروئیدی، داروهای ضدافسردگی، داروهای ضد تشنج و حتی مخدرها، بلوک کنندههای کانال کلسیم، آنتاگونیستهای کانال NMDA، کلسیتونین و بیفسفوناتها (10و11).
۲- درمانهای غیردارویی: افزایش فعالیت حرکتی بهصورت گام به گام در اندام درگیر و نیز، فیدبک بینایی از طریق آیینه و انجام حرکات فیزیوتراپی بهعنوان قدم اول درمان توصیه شده است(12).
از درمانهای غیردارویی دیگری همچون اکسیژن هایپرباریک در درمان سندرم درد منطقهای پیچیده استفاده شده است که در مطالعات محدودی بهصورت تصادفی و دوسوکور موجب کاهش درد و ادم بیماران شده است(13).
۳-درمانهای مداخلهگرانه شامل موارد زیر میباشد:
- بیحسی منطقهای داخل وریدی(14)
- بلوکهای سمپاتیک(15)
- تحریک طناب نخاعیSCS(16)
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |