۴ نتیجه برای تابآوری
داود اکبرزاده، اکبر رجب زاده، حسن امینی بیرامی، علی محمدزاده،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: سردرد یکی از شای عترین شکایات انسان است که علل متفاوتی دارد و نوع تنشی و میگرنی آن بسیار شایع است و افسردگی،
مشکلات خواب و تا بآوری کم در بیماران مبت ال به سردردهای میگرنی و تنشی بیشتر است. هدف این مطالعه، مقایسه میانگین نمرات
افسردگی، کیفیت خواب و تا بآوری مبتلایان به سردردهای میگرنی و تنشی با افراد عادی بود.
مواد و رو شها: این پژوهش یک مطالعه تحلیلی- مورد شاهدی است. نمونه پژوهش عبارت از ۴۴ بیمار مبتلا به سردرد تنشی و ۴۲ بیمار
مبت ال به سردرد میگرن بود که از بین بیماران دارای تشخیص سردرد مراجعه کننده به کلینی کهای سردرد درمانگا ههای آموزشی دانشگاه
علوم پزشکی تبریز انتخاب شدند و ۴۳ آزمودنی بهنجار که با توجه به متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات با دو گروه دیگر همتا شدند. برای
گردآوری داد هها از پرسشنام ههای افسردگی بک، کیفیت خواب پیتسبورگ و تا بآوری کانر و دیویسون استفاده شد. داد هها با روش تحلیل
واریانس چن دمتغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافت هها: بین میانگین نمرات افسردگی، کیفیت خواب و تا بآوری در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی و تنشی با افراد عادی تفاوت معن یداری
۱۲ در بیماران دارای سردرد میگرنی بالاتر از دو گروه دیگر /۳۳±۳/ ۱۸ و کیفیت خواب ۳۰ /۸۰±۲/ میانگین افسردگی ۴۱ .)P>۰/ وجود داشت ) ۰۱
۳۵ در بیماران دارای سردرد میگرنی پا یی نتر از بیماران دارای سردرد تنشی و افراد بهنجار است. /۸۰±۳/ است. همچنین میانگین متغیر تا بآوری ۰۴
نتیج هگیری: با توجه ب هوجود ارتباط معن یدار بین سردردهای مزمن با افسردگی، اخت اللات خواب و تا بآوری پا یین، در تشخیص، پی شآگهی
و درمان سردردهای مزمن، بایستی ارزیابی جنب ههای روانی همراه سردرد مورد نظر قرار گیرد.
هادی اسمخانی اکبری نژاد، ماهک نقی زاده علمداری،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با درمان راهحلمحور کوتاهمدت بر خودکارآمدی درد و تابآوری دانشآموزان دختر مبتلا به سردرد مزمن بود.
روشها: روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان دختر مبتلا به سردرد مزمن دوره متوسطه دوم مدارس شهر تبریز در سالتحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ تشکیل دادند. ۳۰ نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب، و بهصورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروههای آزمایشی، درمان مختص گروه خود را بهترتیب در ۸ و ۶ جلسه دریافت کردند. تجزیه و تحلیل یافتهها از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام گرفت.
یافتهها: در پیشآزمون، میانگین و انحراف معیار درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای خودکارآمدی درد (۷۲/۴±۱۰/۲۹) و برای تابآوری (۰۵/۵±۲۰/۴۳)، در درمان راهحلمحور کوتاهمدت برای خودکارآمدی درد (۷۶/۴±۶۰/۲۷) و برای تابآوری (۳۹/۴±۳۰/۴۲)، و در گروه کنترل برای خودکارآمدی درد (۴۷/۴±۰۰/۲۹) و برای تابآوری (۶۶/۵±۴۰/۴۲) بود. هر دو درمان در مقایسه با گروه کنترل، خودکارآمدی درد و تابآوری بیماران را در پسآزمون افزایش دادند (۰۰۱/۰>p). در مرحله پیگیری، اثر این دو درمان بر خودکارآمدی درد و تابآوری ماندگار بود (۰۰۱/۰>p). تأثیر این دو درمان بر خودکارآمدی درد و تابآوری در مراحل پسآزمون و پیگیری یکسان بود (۰۵/۰<p).
نتیجهگیری: این دو درمان ممکن است با کاهش فاجعهآمیزکردن سردرد و در نتیجه کاهش اضطراب و ترس مرتبط با درد، در کاهش شدت سردرد و از اینرو در افزایش خودکارآمدی درد و تابآوری دانشآموزان دختر مبتلا به سردرد مزمن موثر باشند و میتوانند راهبرد پیشگیرانه مفیدی تلقی شوند.
حمید ابوطالبی، نفیسه یزدچی، هادی اسمخانی اکبری نژاد،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: پیشرفتهای نظری و توسعه پژوهشها، مبانی لازم را برای مفهومسازی سردرد بهعنوان یک اختلال روانی- فیزیولوژیکی فراهم آورده و سرانجام باعث استفاده از درمانهای رفتاری و روانشناختی برای سردرد شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تابآوری و شدت تجربه درد زنان مبتلا به سردرد مزمن بود.
مواد و روشها: روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را زنان مبتلا به سردرد مزمن که در سال ۱۳۹۸ برای درمان سردرد خود بهکلینیکهای دولتی مغز و اعصاب شهر اصفهان مراجعه کرده بودند تشکیل دادند. ۳۰ نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب، و بهصورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایشی، در ۸ جلسه ۵/۱ ساعته درمان اختصاصی را دریافت کردند. گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. دادهها توسط آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در پیشآزمون، میانگین و انحراف معیار نمره تابآوری و شدت تجربه درد در گروه آزمایش و کنترل اختلاف معناداری نداشت (۰۵/۰<p). شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی، تابآوری و شدت تجربه درد زنان مبتلا به سردرد مزمن را در پسآزمون بهبود بخشیده است (۰۰۱/۰>p). در مرحله پیگیری، اثر شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی ماندگار بود (۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی احتمالاً با کاهش فاجعهآمیزکردن سردرد، و در نتیجه کاهش ترس مرتبط با درد در کاهش شدت سردرد، و از اینرو در افزایش تابآوری زنان مبتلا به سردرد مزمن موثر بوده است، بنابراین ممکن است راهبرد پیشگیرانه مفیدی تلقی شود.
نسرین کاشفی مهر، خانم نرگس شمع سوزان، هادی اسمخانی اکبری نژاد،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر فاجعهپنداری درد و تابآوری بیماران آسیب طناب نخاعی بود.
مواد و روشها: روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را بیماران آسیب طناب نخاعی مراجعهکننده بهمراکز مشاوره بهزیستی شهر تبریز در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. ۴۵ نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب، و بهصورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروههای آزمایشی، درمان مختص گروه خود را در ۸ جلسه ۵/۱ ساعته دریافت کردند. گروه کنترل درمانی را دریافت نکرد. ابزارهای اندازهگیری، پرسشنامههای فاجعهپنداری درد سالیوان و همکاران و تابآوری کانر و دیویدسون بودند. تجزیه و تحلیل یافتهها از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام گرفت.
یافتهها: در پیشآزمون، میانگین و انحراف معیار شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی برای فاجعهپنداری درد (۶۳/۴±۳۳/۳۸) و برای تابآوری (۶۹/۴±۸۰/۴۲)، در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای فاجعهپنداری درد (۷۱/۴±۵۳/۳۷) و برای تابآوری (۵۷/۴±۲۰/۴۲)، و در گروه کنترل برای فاجعهپنداری درد (۸۳/۴±۹۳/۳۷) و برای تابآوری (۶۰/۴±۷۳/۴۳) بود. هر دو درمان در مقایسه با گروه کنترل، فاجعهپنداری درد و تابآوری بیماران را در پسآزمون بهترتیب کاهش و افزایش دادند (۰۰۱/۰>p). در مرحله پیگیری، اثر این دو درمان بر فاجعهپنداری درد و تابآوری ماندگار بود (۰۰۱/۰>p). تأثیر این دو درمان بر فاجعهپنداری درد و تابآوری در مراحل پسآزمون و پیگیری یکسان بود (۰۵/۰<p).
نتیجهگیری: شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد سبب افزایش پذیرش بیماری در بیماران آسیب طناب نخاعی شدند، از اینرو میتوانند راهبرد درمانی مفیدی برای ارتقای وضعیت روانی این بیماران تلقی شوند.