تأثیر افزوده شدن اپی­نفرین به لیدوکایین 5% در بی­حسی نخاعی بیماران سزارینی مراجعه کننده به بیمارستان مصطفی خمینی (ره) ایلام

کریم همتی*1، طیبه صیادی­زاده2، علی دل­پیشه3، زهرا احمدیان ماژین2

1- استادیار بیهوشی، دانشگاه علوم پزشکی ایلام

2- دانشجوی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایلام

3- دانشیار اپیدمیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی ایلام

نويسنده مسئول: کریم همتی، استادیار بیهوشی، دانشگاه علوم پزشکی ایلام

پست الکترونيکی:khematy@gmail.com

چکیده

زمینه و هدف: 

یکی از اعمال جراحی شایع در زنان، سزارین است. از این­رو، انتخاب تکنیک بیهوشی کم خطر، مطلوب و مقرون به صرفه برای مادر و نوزاد حایز اهمیت است. از روش­های بیهوشی سزارین، می­توان بی­حسی نخاعی را نام برد. باید از داروهای دارای قابلیت­های بهتر با کمترین آسیب ممکن استفاده کرد. از جمله مواد افزودنی به بیحس­کننده­های موضعی جهت انجام بی­حسی نخاعی،"اپی­نفرین"است که یک منقبض کننده عروقی است که از آن برای افزایش شدت و مدت بی­دردی، به همراه بی­حس کننده­های موضعی استفاده می­شود.

مواد و روش­ها:

این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور می­باشد. 60 بیمار زن به دو گروه دریافت کننده لیدوکایین به تنهایی و لیدوکایین همراه با اپی­نفرین تقسیم شدند (گروه1 : 60 میلی­گرم لیدوکایین 5% (2/1 میلی­لیتر) و گروه2 : 60 میلی­گرم لیدوکایین 5% (2/1 میلی­لیتر) همراه با 2/0  میلی­گرم اپی­نفرین). پس از آن متغیرهایی همچون: فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، ضربان قلب بیمار، تعداد تنفس و اشباع اکسیژن خون شریانی که توسط پالس اکسیمتری اندازه­گیری شد، سطح بلاک حسی بیمار، سطح بلاک حرکتی و سطح بلاک سمپاتیک بیمار، آپگار دقایق 1 و 5 نوزاد و عوارض احتمالی همراه داروهای بیهوشی ثبت گردید. در آخر یافته­ها بر­اساس روش­های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته­ها:

میانگین ضربان قلب در دقیقه 5 در دو گروه لیدوکائین 5% و لیدوکائین 5% همراه با اپی­نفرین به ترتیب 51/31 ± 8/101 و 04/25 ± 4/107 بود که از نظر آماری ارتباط معناداری وجود داشت (05/0>P). میزان  گسترش داروی تزریق شده، در دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معنی­داری داشته است (04/0>P)، به­طوری­که در گروه لیدوکایین بالا رفتن سطح بلاک حسی شایع­تر بوده است. اختلاف سطح بلاک حسی و سمپاتیک در دقیقه 5 و 15  در دو گروه از لحاظ آماری  معنی­دار می­باشد (05/0p<). در گروه لیدوکائین %5 افراد افت فشار بیشتری(3/83%) نسبت به گروه لیدوکائین 5% همراه با اپی­نفرین (3/63%) داشتند ولی بین افت فشار در دو گروه رابطه معناداری وجود نداشت (08/0>p).

 

نتیجه­گیری:

 بر­اساس مطالعه انجام گرفته می­توان گفت  که تداوم بلاک حسی، حرکتی و سمپاتیک در گروه دریافت کننده لیدوکایین همراه با اپی­نفرین بیشتر از گروه دریافت کننده لیدوکایین به تنهایی است و در این حالت نیاز به استفاده از داروهای بیهوشی اضافی جهت انجام سزارین به نحو زیادی منتفی است. در واقع این مسئله بیانگر طولانی شدن اثر لیدوکایین در اثر افزودن اپی­نفرین می­باشد.

واژه­های کلیدی: سزارین، اپی­نفرین، لیدوکایین

 

 

The effect of adding epinephrine to 5% lidocaine  in spinal anesthesia for cesarean section in patients admitted to Mostafa Khomeini hospital in Ilam

Karim Hemmati *1, Tayebeh Sayadizadeh 2, Ali Delpisheh3, Zahra Ahmadian Mazhyn 2


1 - Assistant Professor of Anesthesiology, Ilam University of medical sciences.

2 - Medical Student, Ilam University of medical sciences.

3 - Associate Professor of Epidemiology, Ilam University of medical sciences.

Abstract:
Aims and Background: One of the most common surgeries in women is cesarean section. Hence, it is important to choose an anesthetic technique which is safe, appropriate and affordable for mom and baby. Spinal anesthesia is one of such techniques for which drugs with the least possible damage and most efficacy should be chosen. Among the additives to local anesthetics, "epinephrine" is an appropriate choice. Epinephrine is commonly used together with local anesthetic to induce tense block and it seems that adding epinephrine to lidocaine would improve sensory block during spinal anesthesia.

Materials and Methods: This study is a randomized double blind clinical trial. 60 female patients were referred to the operating room of Mostafa Khomeini hospital in Ilam. The patients were divided into two groups receiving lidocaine alone and lidocaine plus epinephrine. The first group received 60mg lidocaine 5% and the second group received 60mg of lidocaine 5% and 0.2 mg epinephrine.  Afterward, variables such as systolic blood pressure, diastolic blood pressure, heart rate, respiratory rate, and arterial oxygen saturation by pulse oximetry, level of sensory, motor and sympathetic block, and Apgar score of neonate at 1 and 5 minutes plus possible complications of anesthetic drugs were recorded. Finally the findings were analyzed by multivariate statistical methods.

Findings: We measured different kinds of variables and the results are as follows. Average Pulse Rate after 5 minutes in the first and second groups were, 101/8 ± 31/51 and 107/4 ± 25/04, respectively. This was statistically significant among the groups. A higher level block was more common (with exception in one dermatome) in group one (lidocaine alone) which was confirmed to be statistically different (P <0/04). Regarding blood pressure decrease, no significant difference was shown between the two groups.

Conclusion: According to this study, we can conclude that there has been a longer continuation of the sensory, motor and sympathetic block in the group receiving lidocaine plus epinephrine in comparison with the group who received lidocaine alone. In this study the use of additional anesthetic agents was also dramatically reduced. This in fact expresses the efficacy of epinephrine in prolonging local anesthetic effect.
Key words: cesarean section, epinephrine, lidocaine
 Corresponding Author:
Karim Hemmati, Assistant Professor of Anesthesiology, Ilam University of medical sciences.


Please cite this paper as: Hemmati K, Sayadizadeh T, Delpisheh A, Ahmadian Mazhyn Z. [The effect of adding epinephrine to 5% lidocaine  in spinal anesthesia for cesarean section in patients admitted to Mostafa Khomeini hospital in Ilam (Persian)]. JAP 2014;4(4):……

 

 

 

مقدمه:

در یونان باستان از معجون­های بی­فایده و عصاره خشخاش برای از بین بردن درد جراحی استفاده می­کردند. پیدایش آنچه که امروزه به­عنوان بیهوشی می­شناسیم به اواخر قرن 18  بر می­گردد. داروهای بیهوشی جزء لاینفک جراحی­ها به­شمار می­روند و به همین دلیل بنا بر نوع استفاده، در گروه­های مختلفی دسته­بندی می­شوند. از شاخص­ترین این گروه­ها، بی­حس کننده­های موضعی هستند. بی­حس کننده­های موضعی نقشی بارز در بیهوشی مدرن دارند. با این وجود، علی­رغم پیشرفت­های وسیعی که در فارماکولوژی و تکنیک­های تزریق در قرن گذشته صورت گرفته است، این دسته از ترکیبات با توجه به موارد استفاده فراوان از آنها و فواید قابل توجه در جراحی گاهی ممکن است اثرات نامطلوبی نیز داشته باشند. این مواد بیهوش کننده می­توانند به علت قابليت¬شان در ايجاد اثرات نامطلوب روي دستگاه قلب و عروق و سيستم اعصاب مركزي، داراي محدوده شاخص درماني باريكي باشند. مسموميت حاصله مانع بزرگي در برابر توسعه اين تركيبات و روش استفاده از آنها بوده است. اطلاعات به­دست آمده حاكي است كه مسموميت عصبي اين تركيبات، در نتيجه بلوك كانال­هاي سديمي توسط آنها نبوده و مي­توان گفت كه مسموميت­هاي حاصله به­وسيله يك مكانيسم مشترك ميانجيگري نمي­شوند. بي­حس كننده­هاي موضعي كه به محل­هاي مختلفي بر روي كانال­هاي سديمي متصل مي­گردند ممكن است به كانال­هاي نوروني تمايل بيشتري نسبت به كانال­هاي قلبي نشان دهند(1).

یکی از اعمال جراحی شایع در زنان، سزارین است.از این رو،انتخاب تکنیک بیهوشی کم خطر، مطلوب و مقرون به صرفه برای مادر و نوزاد حایز اهمیت است. از روش­های گوناگونی برای این عمل جراحی استفاده می­شود. از جمله روش­های بیهوشی می­توان بی­حسی نخاعی را نام برد. روش بی­حسی نخاعی، مزایای فراوانی مثل راحتی بیمار، از بین رفتن خطرات ناشی از بیهوشی عمومی، کوتاه شدن مدت بستری بیمار و کنترل درد بعد از عمل را دارد(2،3). در اعمال شایعی مثل سزارین، کاربرد بی­حسی نخاعی، به­دلیل کاهش میزان انتوباسیون، کاهش میزان خونریزی و کاهش احتمال آسپیراسیون روشی کم خطر محسوب می­شود. میزان مورتالیتی این روش  یک هفدهم بیهوشی عمومی است(4-6). در سزارین، باید از موادی که دارای سمیت و اثرات نامطلوبی هستند پرهیز کرد و باید به­دنبال موادی دارای قابلیت­های بهتر با کمترین آسیب ممکن باشیم. از جمله این مواد "اپی­نفرین "است که برای افزایش عمق و طول مدت بی­دردی حاصل از بی­حس کننده­های موضعی از آن استفاده می­شود(5). معمولأ اپی­نفرین همراه با مواد بی­حس کننده موضعی برای ایجاد بی­حسی در محل به کار گرفته می­شود و به علت داشتن اثرات وازوکانستریکتیو مزایای متعددی دارد که از آن جمله می­توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1. افزایش طول مدت بلوک و کاهش حداکثر سطح پلاسمایی ماده بی­حس کننده موضعی و در نتیجه کاهش عوارض جانبی این داروها اشاره نمود(8).

2. اپی‌نفرین باعث افزایش ضربان قلب، انقباض عروق و انبساط راه‌های هوایی شده و در بروز واکنش جنگ و گریز  سیستم عصبی سمپاتیک موثر است(9). مطالعات متعددي اثربخشي اپي­نفرين 5 میکروگرم در میلی­لیتر را در ايجاد اثرات موضعي مناسب در اعمال جراحي گزارش نموده­اند، اين در حالي است كه در برخي از مطالعات دوزهاي 1-2 میکروگرم در میلی­لیتر نيز موثر بوده است(10-12). برخي مطالعات نيز احتمال بيشتر بروز عوارض را با تجويز دوزهاي بالاتر اپي¬نفرين بيان نموده­اند(13،14). محققان نتیجه گرفتند که اضافه کردن اپی­نفرین به لیدوکائین موجب مهار شدیدتر رشته­های عصبی حسی با قطر کوچک و بزرگ می­شود لذا به­نظر می­رسد که اضافه کردن اپی­نفرین کیفیت مهار حسی را در حین بی­حسی اپی­دورال با لیدوکائین بهبود می­بخشد(15).

3. لیدوکائین از داروهای بی­حس کننده موضعی با اثر متوسط است که به­طور مکرر در بی­حسی اپی­دورال و اسپاينال استفاده می­شود و خطر مسمومیت قلبی یا سیستم اعصاب مرکزی کم­تری نسبت به بوپیواکائین دارد(16). به­طور شایع اپی­نفرین 1/0  تا 2/0 میلی­گرم و یا فنیل­افرین 2 تا 5 میلی­گرم افزوده می­شود. اضافه کردن2/0 میلی­گرم اپی­نفرین به لیدوکائین  5%  مدت بلاک را به­مدت  100-75  دقیقه طولانی می­کند(17،19).

4. اثرات اپی­نفرین وابسته به دوز است و در دوزهای کم اثرات تحریکی بر رسپتورهای بتا یک و بتا دو دارد و با دوز متوسط و بالاتر اثر آلفا آدرنرژیک آن غا لب می­شود. اپی­نفرین با تحریک رسپتور بتا دو مقاومت عروقی محیطی را کم می­کند. اپی­نفرین یا آدرنالین اثراتی مثل تعریق، راست شدن موها، میدریاز و نهایتاً اثر مستقیم بر قلب و عروق و سایر عروق صاف را دارد(18،20).

5. اين ماده به­صورت موضعي براي كاهش انتشار بي­حس كننده­هاي موضعي و كاهش خونريزي ناشي از جراحي به­طور گسترده مورد استفاده قرار مي­گيرد. از اثرات درماني اپي­نفرين مي­توان اثرات اينوتروپي مثبت، كرونوتروپي مثبت و افزايش هدايت در قلب، شلي عضلات صاف در عروق و درخت برونشي و انقباض عروقي اشاره كرد. بروز اثراتي كه غالب هستند، به دوز تزريقي اپي­نفرين وابسته است. اپي­نفرين همچنين داراي اثرات اندوكرين و متابوليك است كه شامل افزايش سطوح خوني گلوكز، لاكتات و اسيدهاي چرب آزاد مي­باشد. پاسخ بيماران به اپي­نفرين متفاوت بوده و بنابراين در زمان انفوزيون بايد علائم مربوط به كاركرد كليه، مغز يا ميوكارد بيمار تحت كنترل باشد.

لذا با توجه به موارد یاد امیدواریم بتوانیم به متخصصان بیهوشی در جهت تصمیم­گیری مناسب برای استفاده بهینه­تر، از داروی لیدوکایین و اپی­نفرین کمک کنیم.

مواد و روش­ها:

 این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور می باشد.جامعه آماری 60 بیمار زن بستری در بخش زنان و زایمان بیمارستان مصطفی خمینی ایلام بودند. بیماران کاندید سزارین، رضایت به انجام بی­حسی نخاعی داشتند و برگه رضایت­نامه خود را برای همکاری در این تحقیق به­صورت کتبی امضا کردند. شرایط ورود به مطالعه عبارتند از: بیماران کلاس 1 و 2 انجمن بیهوشی امریکا، وزن بیماران بین 60 تا85 کیلوگرم. شرایط خروج از  مطالعه عبارتند از: ممنوعیت­های بی­حسی نخاعی (عدم رضایت بیمار، مشکلات انعقادی، افزایش فشار خون داخل جمجمه و عفونت در محل ورود سوزن) کلاس 3 انجمن بیهوشی امریکا و بالاتر، مشکلات مادری و جنینی مغایر با بی­حسی نخاعی و وجود عوارض حاملگی مثل پره­اکلامپسی.

در این مطالعه 60 بیمار که ویژگی­های ورود به مطالعه را داشته باشند به دو گروه تقسیم و متغیرهایی همچون: فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، ضربان قلب بیمار، تعداد تنفس و اشباع اکسیژن خون شریانی که توسط پالس اکسیمتری اندازه­گیری می­شود، سطح بلاک حسی بیمار، سطح بلاک حرکتی و سطح بلاک سمپاتیک بیمار، آپگار دقیقه 1 و 5 نوزاد و عوارض احتمالی که همراه داروهای بیهوشی دیده می­شود ثبت گردید. در ابتدای کار فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، ضربان قلب و میزان اشباع اکسیژن خون اندازه­گیری و سپس بیمار در پوزیشن نشسته قرار گرفته و در تمام بیماران فضای بین مهره­ای دوم و سوم کمری و فضای بین مهره­ای سوم و چهارم کمری انتخاب شد. پس از پرب (سه بار) و با روش میدلاین و پارامدیان و با استفاده از سوزن اسپاینال  شماره 25 تحت بی­حسی نخاعی قرار گرفته و با توجه به گروه مورد نظر به بیمار بر طبق پروتکل زیر دارو از طریق سوزن اسپاینال با سرعت 2/0 میلی­لیتر در ثانیه تزریق شد.

گروه1: 60 میلی­گرم لیدوکایین 5% (2/1 میلی­لیتر از ویال آن)

گروه2: 60 میلی گرم لیدوکایین 5% (2/1 میلی­لیتر از ویال آن) به همراه 2/0 میلی­گرم (میلی­لیتر) اپی­نفرین)

مجدداً پس از دراز کشیدن بیمار، علایم حیاتی، هر 5 دقیقه تا انتهای عمل و سپس در ریکاوری، تا زمان خروج بیمار از ریکاوری و تحویل به بخش اندازه­گیری شد .

آپگار نوزاد نیز در دقایق 1 و 5 تعیین و ثبت گردید.

در طول عمل بیمار 5-4 لیتر اکسیژن در دقيقه با کانولای بینی یا ماسک صورتی دریافت می­کرد. چنانچه تعداد ضربان قلب به زیر 60 عدد در دقیقه کاهش پیدا می­کرد، آتروپین تزریق می­گردید و چنانچه فشارخون سیستولیک در دوره­های پیاپی اندازه­گیری، به زیر 90 میلی­متر جیوه افت می­کرد 10 میلی­گرم افدرین داده می­شد.

سپس یافته­های به­دست آمده با استفاده از روش­های آماری آنالیز چند متغیره وآزمون تست تی برای متغیرهای کمی و آزمون مجذور کای برای متغیرهای کیفی با کمک نرم­افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

 

یافته­ها:

در این مطالعه، متغیرهای کمی و کیفی 60 بیمار سزارینی که در بیمارستان مصطفی خمینی شهر ایلام بستری بودند براساس جداول موجود مورد ارزیابی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. طبق مطالعات انجام گرفته یکی از متغیرهای مهم در این پژوهش میانگین و انحراف معیار فشار خون سیستولی ودیاستولی در دقایق 5، 10 و 15 در بیماران مورد مطالعه و بر حسب داروی تزریق شده طبق جدول (1) بود.

جدول 1. میانگین و انحراف معیار فشار خون سیستولی و دیاستولی دردقایق 5، 10 و 15 در بیماران مورد مطالعه بر حسب داروی تزریق شده

متغیر

داروی تزریق شده

تعداد

میانگین

انحراف معیار

P

فشار خون سیستولیک دقیقه 5

لیدوکایین 5%

30

83/110

18/20

53/0

 

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

76/113

90/17

فشار خون سیستولیک دقیقه 10

لیدوکایین 5%

30

30/116

54/19

11/0

 

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

83/116

40/26

فشار خون سیستولیک دقیقه 15

لیدوکایین 5%

30

70/123

77/18

06/0

 

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

06/116

77/13

فشار خون دیاستولیک  دقیقه 5

لیدوکایین 5%

30

73/66

58/16

54/0

 

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

46/65

66/14

فشار خون دیاستولیک  دقیقه 10

لیدوکایین 5%

30

90/69

06/19

47/0

 

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

03/75

95/23

فشار خون دیاستولیک  دقیقه 15

لیدوکایین 5%

30

00/71

09/19

46/0

 

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

17/66

22/14

 1) به­طور کلی طبق جدول بالا بین میانگین فشار خون سیستولیک در دقایق 5، 10 و 15 در دو گروه، از نظر آماری ارتباط معناداری وجود نداشت (05/0<P).

2) طبق جدول بالا، میانگین فشارخون دیاستولیک در دقایق 5، 10 و 15 در دو گروه، از نظر آماری ارتباط معناداری وجود نداشت(05/0<P).

جدول 2. میانگین و انحراف معیار ضربان قلب و تعداد تنفس در دقایق 5، 10 و 15 در بیماران  مورد مطالعه بر حسب داروی تزریق شده

متغیر

داروی تزریق شده

تعداد

میانگین

انحراف معیار

P

ضربان قلب در دقیقه 5

لیدوکایین 5%

30

80/101

51/31

05/0

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

40/107

04/25

ضربان قلب در دقیقه 10

لیدوکایین 5%

30

73/107

30/26

19/0

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

43/114

33/22

ضربان قلب در دقیقه 15

لیدوکایین 5%

30

46/108

03/18

42/0

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

37/119

34/19

تعداد تنفس در دقیقه 5

لیدوکایین 5%

30

36/12

88/0

28/0

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

50/12

54/1

تعداد تنفس در دقیقه10

لیدوکایین 5%

30

20/12

55/0

07/0

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

36/12

92/0

تعداد تنفس در دقیقه 15

لیدوکایین 5%

30

06/12

36/0

09/0

لیدوکایین 5%+ اپی­نفرین

30

16/12

53/0

 

بر این اساس طبق جدول بالا:

1) طبق جدول بالا،  میانگین ضربان قلب در دقیقه 5 در دو گروه لیدوکائین 5% و لیدوکائین 5% + اپی­نفرین به ترتیب 51/31 ± 8/101 و 04/25 ± 40/107 بود که از نظر آماری ارتباط معناداری وجود داشت(05/0>P).  این امر نشان می­دهد که اضافه کردن آدرنالین از برادیکارد شدن بیماران و به طبع آن، افت فشار خون و نیاز به تزریق آتروپین در دقایق اولیه پس از تزریق لیدوکایین (که امری شایع است)، جلوگیری می­کند. اما میانگین ضربان قلب در دقیقه 10 و 15 در دو گروه از نظر آماری ارتباط معناداری وجود نداشت(05/0<P).

2) میانگین تعداد تنفس در دقایق 5، 10 و 15 در دو گروه از نظر آماری ارتباط معناداری وجود نداشت(05/0<P).

3) در این مطالعه میانگین میزان اشباع اکسیژن در دقایق 5، 10 و 15 در دو گروه از نظر آماری در سه زمان قید شده معنا­دار نبود (05/0<P).

آپگار دقایق 1 و 5 به ترتیب با 24/0=P و 43/0=p در دو گروه از لحاظ آماری معنی­دار نیست(05/0<P).

جدول3. توزیع فراوانی سطح بلاک حسی در دقایق 5 ، 10 و 15 بر حسب داروی تزریق شده

 

 

سطح بلاک حسی

داروی تزریق شده در دقایق 5 ، 10 و 15

دقیقه 5

دقیقه 10

دقیقه 15

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی­نفرین

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی­نفرین

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی­نفرین

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

توراسیک 5

0

0

7

3/23

0

0

6

20

0

0

2

7/6

توراسیک 6

18

60

15

50

16

3/53

16

3/53

3

10

16

3/53

توراسیک 7

7

3/23

5

7/16

7

3/23

4

35/13

14

7/46

5

65/16

توراسیک 8

5

7/16

3

10

5

7/16

4

35/13

10

3/33

5

65/16

توراسیک 9

0

0

0

0

2

7/6

0

0

1

3/3

2

7/6

توراسیک 10

0

0

0

0

0

0

0

0

2

7/6

0

0

جمع

30

100

30

100

30

100

30

100

30

100

30

100

P

04/0>

06/0>

0002/0>

 

توضیحات جدول بالا:

با توجه به اطلاعات جدول 3 در دقیقه 5، میزان گسترش داروی تزریق شده به سطوح بالاتر از محل تزریق در گروه دریافت کننده لیدوکایین تنها شایع­تر است ( به­جز در یک درماتوم) یعنی بالا رفتن سطح بلاک در گروه لیدوکایین شایع­تر است و از لحاظ آماری هم تایید شده است(05/0<P).

با توجه به اطلاعات جدول 3 اختلاف سطح حسی در دقیقه 10 در دو گروه از لحاظ آماری بر عکس دقیقه 5 معنی­دار نمی­باشد(05/0<P).علی­رغم معنی­دار نبودن این اختلاف از نظر آماری ولی از بین رفتن سطح بی­حسی که به­صورت کاهش سطح حسی است در گروه لیدوکایین شایع­تر است به­طوری­که در دو مورد به سطح درماتوم نهم توراسیک رسیده است.

با توجه به اطلاعات جدول 3 اختلاف سطح حسی در دقیقه 15 در دو گروه از لحاظ آماری همانند دقیقه 5 معنی­دار می­باشد (05/0>P). با توجه به معنی­دار بودن این اختلاف از نظر آماری از بین رفتن سطح بی­حسی که به­صورت  کاهش سطح حسی است در گروه لیدوکایین شایع­تر است به­طوری­که در دو مورد به سطح درماتوم دهم توراسیک رسیده است و در صورت ادامه عمل جراحی احتمال درد بیمار وجود دارد و باید از سایر داروها برای تداوم بیهوشی استفاده کرد. اما اضافه کردن آدرنالین علاوه بر سایر اثرات مثبت باعث طولانی اثر شدن لیدوکایین می­شود.

جدول4. توزیع فراوانی سطح بلاک حرکتی در دقایق 5، 10 و 15 بر حسب داروی تزریق شده

 

 

 

سطح بلاک حرکتی

داروی تزریق شده در دقایق 5، 10 و 15

دقیقه 5

دقیقه 10

دقیقه 15

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی­نفرین

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی­نفرین

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی­نفرین

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

توراسیک 8

0

0

1

3/3

0

0

0

0

0

0

0

0

توراسیک 9

6

20

5

7/16

2

7/6

5

7/16

0

0

1

3/3

توراسیک 10

24

80

23

7/76

27

90

24

80

14

7/46

24

80

توراسیک11

0

0

0

0

1

3/3

0

0

16

3/53

5

7/16

توراسیک12

0

0

1

3/3

0

0

1

3/3

0

0

0

0

جمع

30

100

30

100

30

100

30

100

30

100

30

100

P

54/0>

32/0>

009/0>

 

با توجه به اطلاعات جدول 4 اختلاف سطح بلاک حرکتی در دو گروه در دقیقه 5 معنی­دار نمی­باشد(05/0<P).

      با توجه به اطلاعات جدول 4 اختلاف سطح بلاک حرکتی در دو گروه در دقیقه 10 معنی­دار نمی­باشد(05/0<P).

      با توجه به اطلاعات موجود در جدول 4 اختلاف بلاک حرکتی در دقیقه 15 در دو گروه از نطر آماری با معنی (05/0>P) و همسو با تداوم بلاک حسی در زمان مشابه بوده و باعث تداوم بلاک حسی حرکتی در گروه لیدوکایین همراه با آدرنالین بوده و نیاز به داروهای اضافی بیهوشی جهت انجام سزارین را تا حدود زیادی منتفی می­کند و این ایده که آدرنالین علاوه بر سایر اثرات باعث طولانی شدن اثر لیدوکایین می­شود را تایید می­کند.

جدول 5. توزیع فراوانی سطح بلاک سمپاتیک در دقایق 5، 10 و 15 بر حسب داروی تزریق شده

 

 

 

سطح بلاک سمپاتیک

داروی تزریق شده در دقایق 5، 10 و 15

دقیقه 5

دقیقه 10

دقیقه 15

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی­نفرین

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی­نفرین

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی­نفرین

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

توراسیک 4

13

3/43

13

3/43

11

7/36

12

40

1

3/3

5

7/16

توراسیک 5

15

50

14

7/46

13

3/43

14

7/46

11

7/36

18

60

توراسیک 6

2

7/6

3

10

5

7/16

4

3/13

14

7/46

6

20

توراسیک 7

0

0

0

0

1

3/3

0

0

4

3/13

1

3/3

جمع

30

100

30

100

30

100

30

100

30

100

30

100

P

88/0>

75/0>

03/0>

 

با توجه به اطلاعات جدول 5 اختلاف سطح بلاک سمپاتیک در دو گروه در دقیقه 5 معنی­دار نمی­باشد(05/0<P). با توجه به اطلاعات جدول 5 هر چند اختلاف سطح بلاک سمپاتیک  در دو گروه در دقیقه 10 معنی­دار نمی­باشد (05/0<P) ولی کاهش اثرات داروی لیدوکایین به مرور زمان در گروهی که آدرنالین هم گرفته­اند در زمان طولانی­تری اتفاق می­افتد و باعث بی­دردی مناسب­تری برای بیمار همزمان با بلاک حرکتی و بلاک حسی می­شود.

با توجه به اطلاعات موجود در جدول 5 اختلاف بلاک سمپاتیک در دو گروه در دقیقه 15 از نظر آماری با معنی) 05/0>P) و همسو با تداوم بلاک حرکتی و حسی در زمان مشابه بوده و باعث تداوم بلاک حسی حرکتی و سمپاتیک در گروه لیدوکایین همراه با آدرنالین بوده و نیاز به داروهای اضافی بیهوشی جهت انجام سزارین را تا حدود زیادی منتفی می­کند و این ایده که آدرنالین علاوه بر سایر اثرات سودمند باعث طولانی شدن اثر لیدوکایین می­شود را تایید می­کند.

      با توجه به اطلاعات موجود در این جداول تعداد بیمارانی که پس از دریافت لیدوکایین دچار افزایش سطح بلاک و نیاز به تجویز آتروپین و افدرین بوده­اند از گروه لیدوکایین + آدرنالین بیشتر است هر چند که در دو گروه لیدوکائین 5% و لیدوکائین 5% + اپی­نفرین ارتباط معناداری بین داروی مصرف شده آتروپین (58/0<P) و افدرین(08/0<P) وجود نداشت.

در گروه لیدوکائین 5%، 7/16% افراد و در گروه لیدوکائین 5% + اپی­نفرین 20% دارای تهوع بودند که بین دو گروه رابطه معناداری وجود نداشت (05/0<P).

در گروه لیدوکائین 5% افراد فاقد حالت استفراغ و در گروه لیدوکائین 5% + اپی­نفرین 3 نفر )10%) دارای حالت استفراغ بودند  با این وجود بین دو گروه رابطه معناداری وجود نداشت(05/0<P). ایجاد استفراغ در این دو حالت علاوه بر اثر احتمالی دارو ممکن است ناشی از سایر فاکتورهای تاثیر­گذار بر این پدیده (مثل بیماری زمینه­ای و عدم رعایت حالت ناشتا) باشد.

      در گروه لیدوکائین 5%، 3/83% افراد، افت فشار بیشتری نسبت به گروه لیدوکائین 5% + اپی­نفرین (3/63%) داشتند ولی بین افت فشار در دو گروه رابطه معناداری وجود نداشت(05/0<P).

جدول5. توزیع فراوانی بالا رفتن سطح بلاک در دو گروه بر حسب داروی تزریق شده

 

 

بالا رفتن سطح بلاک  

داروی تزریق شده

لیدوکایین 5%

لیدوکایین 5% + اپی نفرین

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

بلی

16

3/53

14

7/46

خیر

14

7/46

16

3/53

جمع

30

100

30

100

 

 در گروه لیدوکائین 5%، 3/53% افراد و در گروه لیدوکائین 5% + اپی­نفرین، 7/46% در حالت بالا رفتن سطح بلاک قرار گرفتند که بین بالا رفتن سطح بلاک در دو گروه رابطه معناداری وجود نداشت(05/0<P).

متغیرهای فشار خون سیستولیک، فشار خون دیاستولیک و اشباع اکسیژن خون شریانی  در دو گروه در شروع کار اختلاف معناداری نداشتند تنها در تعداد ضربان قلب  بین دو گروه در ابتدا اختلاف معنادار وجود دارد) 05/0>P).

بحث:

سزارین یکی از اعمال جراحی شایع در زنان است. از این رو، انتخاب تکنیک بیهوشی کم خطر، مطلوب و مقرون به صرفه برای مادر و نوزاد حایز اهمیت است. فراهم کردن بی­دردی و بیهوشی حول زایمان نیاز به درک تغییرات فیزیولوژیک طول بارداری و زایمان دارد. اثرات داروهای بیهوشی روی مادر، جنین و نوزاد و مزایا و خطرات مربوط به تکنیک­های مختلف باید به­خوبی مشخص شوند. به­علاوه، تسکین درد و بیهوشی حول و حوش زایمان نیاز به درک سیر زایمان و وضع حمل، دانستن وضعیت­های پر خطر مادر، توانایی انجام انواع تکنیک­های نورآگزیال، و آمادگی مقابله با موارد اورژانسی و عوارض احتمالی مامایی ازجمله دیسترس جنینی، و خونریزی مادر دارد که در چنین مواردی لازم است فورأ مداخله صورت گیرد(1).

بی­حسی نخاعی شایع­ترین تکنیک بی­حسی موضعی در سزارین است و گرایش به سمت افزایش استفاده از بی­حسی نخاعی به جای بیهوشی عمومی، احتمالا مهمترین عامل در زمینه کاهش مشکلات بیهوشی، (مشکلات انتوباسیون، آسپیراسیون ترشحات معده و مشکلات مربوط به مصرف داروهای بیهوشی) در سزارین بوده است(16) کیفیت بی­حسی نخاعی با اضافه شدن موادی همچون فنتانیل، سوفنتانیل و مورفین و اپی­نفرین بهتر می­شود و اضافه شدن مواد منقبض کننده عروقی مثل اپی­نفرین مدت بی­حسی نخاعی را با کاهش جریان خون نخاع و کاهش کلیرانس و افزایش مدت تماس دارو با طناب نخاعی افزایش می­دهد(18).

با توجه به یافته­های مطالعه:

1- تفاوت سطح بلاک در گروه لیدوکایین و لیدوکایین + اپی­نفرین در دقایق 5 و 15 معنادار بوده و با گذشت زمان از دقیقه 5 به سمت دقیقه 15 در گروه لیدوکایین، کاهش سطح حسی مشاهده می­گردد به­طوری­که در دقیقه 10 دو مورد در سطح درماتوم 9 بوده ودر دقیقه 15 نیز دو مورد در سطح درماتوم 10 بوده است. این عمل نشانگر آن است که افزودن اپی­نفرین به لیدوکایین سبب طولانی شدن اثر لیدوکایین می­شود. این مطالعه از این جهت با مطالعه انجام شده توسط آقای منصوریان وهمکاران در سال 1391 مطابقت نشان می­دهد(20).

2- با توجه به اطلاعات آماری موجود در این مطالعه سطح بلاک حرکتی  با گذشت زمان در دقیقه 15 اختلاف معنا­دار داشته و همسو با تداوم بلاک حسی در زمان مشابه است در واقع زمانی که گروه لیدوکایین + اپی­نفرین سطوح بالاتری را نشان می­دهد به معنای تایید مجدد بر طولانی شدن اثر لیدوکایین با افزودن اپی­نفرین است.

3- اگر به اطلاعات موجود در جدول اختلاف سطح بلاک سمپاتیک در دو گروه دقت کنیم، متوجه می­شویم از نظر آماری معنادار بوده و همسو با تداوم بلاک حسی و حرکتی در زمان مشابه بوده است. بدین معنا که تداوم بلاک حسی، حرکتی و سمپاتیک در گروه لیدوکایین + اپی­نفرین مشاهده می­گردد و در این حالت نیاز به استفاده از داروهای بیهوشی اضافه در این گروه جهت انجام سزارین به نحو زیادی منتفی است. در واقع این مساله بیانگر طولانی شدن اثر لیدوکایین در اثر افزودن اپی­نفرین می­باشد که با مطاله سوکر وهمکاران مطابقت دارد(21).

4- در بخش داروهای مصرفی مشاهده گردید که در گروه دریافت کننده لیدوکایین تعداد افرادی که نیازمند دریافت آتروپین (به­خاطر برادی کاردی) وهمچنین تعداد افرادی که نیازمند دریافت افدرین (به­خاطر افت فشار) شده­اند، بیشتر است ولی تفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد.

5- طبق این پژوهش در دو گروه دریافت کننده لیدوکایین و لیدوکایین + اپی­نفرین، میزان تهوع واستفراغ تفاوت معناداری نداشتند. هر چند افت فشار در گروه لیدوکایین بیشتر بود و میزان بالا رفتن سطح بلاک در این گروه بیشتر از گروه دریافت کننده لیدوکایین + اپی­نفرین بود ولی در هر دو مورد (افت فشار و ومیزان بالا رفتن سطح بلاک) تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. این مساله با مطالعه­ای که توسط طاهرنژاد و همکاران (2004) انجام شد همخوانی داشت(22).

نتیجه­گیری:

با توجه به یافته­های حاصله می­توان گفت: معمولأ اپی­نفرین همراه با مواد بی­حس کننده موضعی برای ایجاد بی­حسی در محل به کار گرفته می­شود و به علت داشتن اثرات انقباضی بر عروق مزایای متعددی دارد از آن جمله می­توان به افزایش طول مدت بلوک و کاهش حداکثر سطح پلاسمایی ماده بی­حس کننده موضعی و در نتیجه کاهش عوارض جانبی این داروها اشاره نمود. ماده بی­حس کننده موضعی در دوزهای بالینی مورد نظر گشادکننده عروق بوده و می­تواند میزان جذب اپی­نفرین به داخل گردش خون عمومی راافزایش داده و با عوارضی همچون تاکی­کاردی، آریتمی و افزایش فشار خون همراه شده و نهایتا به عوارض قلبی عروقی در این بیماران منجر گردد. از سوی دیگر از آنجا که طبق مطالعات انجام گرفته لیدوکایین با رقابت با کلسیم در نشستن بر روی گیرنده­های غشایی عصبی باعث کنترل عبور سدیم از ورای غشای سلولی می­شود و مرحله دپولاریزاسیون پتانسیل عمل را کاهش می­دهد. این اثرات با تثبیت برگشت پذیر غشای سلول­های عصبی در نتیجه کاهش نفوذپذیری این غشا به یون سدیم، شروع و هدایت امواج عصبی را متوقف می­کند. در صورت جذب مقادیر زیاد لیدوکایین ابتدا اثر تحریکی و سپس اثر مهاری بر روی سیستم عصبی مرکزی دارد و یافته­های حاصل از این مطالعه می­تواند تا حدود زیادی بر این امر دلالت داشته باشد. امید است این دستاورد مطالعاتی بتواند نیاز به داروهای بیهوشی اضافی دیگر را که ممکن است اثرات نامطلوبی در حین انجام عمل سزارین داشته باشند را منتفی کند.

تقدیر و تشکر:

این مقاله حاصل پایان نامه دکترای عمومی دکترطیبه صیادی زاده  است  که باکد طرح تحقیقاتی 71/921013 و کد تاییدیه اخلاقی   EC/92/H/140

و تحت حمایت دانشگاه علوم پزشکی ایلام به اجرا در آمده است. درپایان از زحمات سرکارخانم زینب سلیمی بابت ورود اولیه اطلاعات کمال تشکر و امتنان را داریم  لازم است مراتب سپاسگزاری خود را از تمام دوستان و همکاران شاغل در اطاق عمل بیمارستان مصطفی خمینی (ره) که یاریگر ما در انجام این پژوهش بودند،اعلام نمایم.

References:

1. Stoelting R K, Miller R D. Basics of anesthesia, 6th Ed. New York: Churchill Livingstone; 2010; 168-183.

2. Kanazi G, Abdallah F, Dabbous A, Atweh S, El-Khatib M. Headache and nuchal rigidity and photophobia after an epidural blood patch: diagnosis by exclusion of persistent post-dural puncture headache mimicking meningitis. Br J Anaesth 2010; 105(6):871-73.

3. Darvish B, Gupta A, Alahuhta S, Dahl V, Helbo-Hansen S, Thorsteinsson A, et al. Management of accidental dural puncture and post-dural puncture headache after labour: a Nordic survey. Acta Anaesthesiol Scand 2011; 55(1): 46-53.

4. Hartog A. Interventional treatment for low back pain: general risks. Phys Med Rehabil Clin N Am 2010; 21(4): 819-23.

5. Sharma S, Halliwell R, Dexter M, Mudaliar Y, Yee K. Acute subdural haematoma in the presence of an intrathecal catheter placed for the prevention of post-dural puncture headache. Anaesth Intensive Care 2010; 38(5): 939-41.

6. Marcel P. Vercauteren N,  Stefan J, Yves J, Hugo A A. Intrathecal labor analgesia with Bupivacaine and sufentanil: The effect of Adding 2.25 μg Epinephrine: Reg Anesth pain med  2001;26(5):473 - 477.

7. Schroeder L, Horlocker T, Schroeder D. The efficacy of axillary block for surgical procedures about the elbow. Anesth Analg 1996; 83(4):747-51.

8. Kito K, Kato H, Shibata M, Adachi T, Nakao S, Mori K. The effect of varied doses of epinephrine on duration of lidocaine spinal anesthesia in the thoracic and lumbosacral dermatomes. Anesth Analg 1998;86(5):1018-22.

9. Brose WG, Cohen SE. Epidural lidocaine for cearean section: Effect of varying epinephrine concentration. Anesthesiology 1988;69(6):936-40..

10. Holmen A. Axillary plexus block. Acta Anaesthesiol Scand 1966;21(suppl 21):53-65.

11. Woldorf NM, Pastore PN. Extreme epinephrine sensitivity with a general anesthesia. Arch Otolaryngol 1972; 96(3):272-7.

12. Sakura S, Sumi M, Morimoto N, Saito Y. The Addition of epinephrine increases intensity of sensory block during epidural anesthesia with lidocaine. Reg Anesth. Pain Med. 1999;24(6):541-6.

13.Nasseri  K ,Shami S ‚  Moazzami  F,  Ehsan B. [Comparison of the effects of lidocaine – saline‚  lidocaine – Fentany1 and Lidocaine – epinephrine on duration of sensory and motor block in epidural anesthesia (Persian)] MUMJ 2006;16(56):(74-68).

14. Birnbach DJ ,Browne IM . Millers Anesthesia .7ST ed .Churchill living stone Elsevier 2009;2003-41.

15. Sen S, Ozmert G, Aydin O, Baran N, Caliskan E. The Persisting analyestic effect of low-dose intravenous ketamin after spinal Anesthesia for caesarean section. Europ J Anesth 2005;22:518-23.

16. Bahattaeharya PK, Bhatlacharya L, Jain RK, Agarwal RC. Post anesthesia shivering . Indian J of Anesthesia 2003;47(2):88-93.

17. Gessler EM, Hart AK, Dunlevy TM, Greinwald JH Jr. Optimal concentration of epinephrine for vasoconstriction in ear surgery. Laryngoscope 2001; 111(10): 1687-90.

18. Ohno H, Watanabe M, Saitoh J, Saegusa Y, Hasegawa Y, Yonezawa T. Effect of epinephrine concentration on lidocaine disposition during epidural anesthesia. Anesthesiology 1988; 68(4):625-8.

19. Carter BT, Westfall VK, Heironimus TW, Atuk NO. Severe reaction to accidental subcutaneous administration of large doses of epinephrine. Anesth Analg 1971;50(2):175-8.

20. Mansourian A , Askarzadeh M,  Shabani M,  Div salar K . Comparison of Duration of Spinal Anesthesia with Lidocaine or Lidocaine Plus Epinephrine between Addicts and Non-addicts.  Addict  Health 2012;4(3-4):95-101.

21. Garutti I, Olmedilla L, Cruz P, Piñeiro P, De la Gala F, Cirujano A. Comparison of the hemodynamic effects of a single 5 mg/kg dose of lidocaine with or without epinephrine for thoracic paravertebral block. Reg Anesth Pain Med 2008;33(1):57-63.

22. Tahernejad  Sh, , Darvishi  H.  The Evaluation of Post Spinal Anesthesia Nausea and Vomiting Incidence with Lidocaine Versus Lidocaine Plus Epinephrine for Cesarean Delivery in Alghadir Hospital in 2004 . J Basic  Appl Sci  Res 2012; 2(9):9063-9067.

.