AU - Mohammadian-Erdi, Ali TI - PT - JOURNAL ARTICLE TA - jap JN - jap VO - 5 VI - 2 IP - 2 4099 - http://jap.iums.ac.ir/article-1-5125-fa.html 4100 - http://jap.iums.ac.ir/article-1-5125-fa.pdf SO - jap 2 AB  - علیرغم تمام تلاش­های قابل تقدیری که بعد ازانقلاب شکوهمند اسلامی درحوزه سلامت اتفاق افتاده است، در سال­های اخیر شاهد افول شاخصه­های اقتصاد سلامت بوده­ایم. به­طوری که در طی اجرای برنامه چهارم، شاخص مردم یا همان هزینه پرداختی از جیب out of packet) OOP ) و هزینه ­ های کمرشکن درمانی نه تنها کاهش نیافت، بلکه افزایش نشان داد . امسال خوشبختانه ما شاهد چند راهبرد و توجه اساسی دراین حوزه بودیم که ما را امیدوار کرد تا به آینده حوزه سلامت خوشبین و به احیاء آن که دچار وقفه قلبی - تنفسی شده است، دل ببندیم . ابلاغ سیاست­های کلی سلامت از طرف مقام معظم رهبری اولین اقدام نجات بخش و به حرکت در آورنده سایر طپش­های قلب از کار افتاده حوزه سلامت بود که با توجه ویژه به رشد و تعالی انسان­ها به­عنوان محور توسعه  پایدار، داشتن انسان سالم و سایر بندهای سیاست ابلاغی ذهن نگران ودلسوز دلسوزان را به حرکت در آورد . از جمله شعارهای اساسی تبلیغات انتخاباتی دولت یازدهم، تغییر و تحول در حوزه سلامت بود و آن را جزء چند اولویت اول خود اعلام کرد و برای عملیاتی کردن بند (ب) ماده 34 قانون برنامه پنجم دامن همت به کمر بست . در این راستا طرح تحول نظام سلامت را با 7 محور مهم مطرح کرد . تعمیم بیمه سلامت همگانی، کنترل فرانشیز پرداختی بیماران در بیمارستان­ها، گسترش زایمان طبیعی و رایگان، توسعه ماندگاری پزشکان درمناطق محروم، توسعه مقیم ماندن پزشکان متخصص در بیمارستان­ها و... همه و همه در راستای دستیابی به اهداف بند 19 سیاست­های کلی و بند (ب) ماده34 قانون برنامه پنجم توسعه یعنی کاهش سهم مردم از هزینه­های سلامت به 30% می­باشد. خوشبختانه منبع مالی مطمئنی هم از طریق 10% هدفمندی یارانه­ها و 1% ارزش افزوده برای آن دیده شده است . اصولا وظیفه مهم دولت­ها در سرتاسر دنیا در قبال سلامت مردم و جلب رضایت نسبی آن­ها، فراهم آوردن عدالت به معنای اعم آن و دسترسی به خدمات پایه حوزه سلامت به معنای اخص آن است . عدالت در سلامت صرفا به معنای توسعه فیزیکی خانه­های بهداشت و پزشک خانواده در روستاها نیست بلکه فراهم آوردن شرایط و دسترسی به همه آحاد مردم جهت بهره­گیری از خدمات مورد نیاز به لحاظ مالی، جغرافیایی، پوشش بیمه­ای و... می­باشد .اگر رسالت و ماموریت سازمانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان­های بیمه­گر در این است که بیمار و خانواده او به­جز رنج و درد بیماری، رنج دیگری را تحمل نکنند، باید در نظر داشته باشند که تجلی رنج بیمار، عمدتا در درد ناشی از بیماریست بنابراین بایستی درد را شایع ­ترین شکایت بیمار در بیماران سرطانی، تصادفات، اورژانس­های داخلی و جراحی و...دانست . برخلاف بسیاری از رشته­ها که فاصله شروع دوره آموزشی آن در کشور عزیزمان ایران با کشورهای توسعه یافته طولانی بوده است، خوشبختانه با تلاش­های ایثارگرانه جمعی ازاساتید دلسوز کشور و تحمل مشقت­های فراوان، وزارت محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دوره آموزشی فلوشیپ درد را از سال 1385 در بعضی از دانشگاه­های کشور راه اندازی کرده است و همه ساله فارغ­التحصیلانی از این رشته به سراسر کشور گسیل می­شوند تا با امکان دسترسی بیماران دردمند به این عزیزان عدالت در سلامت معنی شود، ولی متاسفانه مشمول آن مثل معروف شده که "سفره باز نشده یک عیب دارد و باز شده هزار عیب " متاسفانه وزارت متبوعه فقط در حد تهیه کلیات آموزشی دوره فلوشیپ تعهد و مسئولیت پذیرفته و در قبال نحوه خدمت­گیری از کسانی­که یکسال ونیم از عمر ذی قیمت­شان را صرف آموزش درمان دردهای حاد و مزمن صعب­ العلاج مردم کرده­اند نه تنها کوچکترین قدمی بر نداشته، بلکه آن­ها را در مقابل بعضی از قوانین و دستورالعمل­های توهین آمیز، تبعیض آمیز و بی اساس سازمان­های بیمه ­گر تنها گذاشته و آتشی را شعله­ور نموده که دودش به چشم سرمایه­های انسانی مملکت و بیماران دردمند رفته است . براستی کدام عقل، منطق، انصاف و حتی عقل تجاری می­پذیرد که شما متخصصین مملکت را از اقصی نقاط کشور در تهران به­مدت 18 ماه معطل آموزش پر ریسک و پر هزینه مداخلات درد زیر اشعه فلوروسکپ نمایند و بعد از برگشت به دانشگاه­ها و شهرهایشان، اجازه درخواست ام آر ای، سی­تی­اسکن و اجازه تجویز داروهای آموزش دیده را نداشته باشند و بیمه های درمانی با آنها به­عنوان پزشک عمومی قرارداد ببندند و ولاجرم هزینه­ها به بیماران تحمیل گردد . بیماران دردمند یا باید هزینه­های درمان دردهای مزمن و صعب­العلاج و سرطانی خود را به­صورت آزاد و غیر بیمه­ای بپردازند و یا این­که از قید اخذ خدمات فوق گذشته و مخصوصا بیماران مظلوم سرطانی مرگ تدریجی را با دردهای تدریجا افزایش یابنده تجربه کنند. فقط آنهائیکه از عهده هزینه­های آزاد می­توانند برآیند، از این خدمات بهره گیرند، وحتی بیمه­های مکمل هم به بهانه عدم تعهد بیمه­های پایه از پرداخت هزینه­های بیماران شانه خالی کنند . کجای این منطق و این عملکرد با عدالت در دسترسی بیماران به خدمات ضروری سازگار است . بیمه­های درمانی به استناد چه مقررات و قوانینی یک خدمت را اگر پزشک عمومی انجام دهد در تعهد می­گیرند ولی همان خدمت را اگر فلوشیپ درد انجام دهد نمی­پذیرند . بیمه­های درمانی به استناد چه مقررات و قوانینی حتی بلوک­های عصبی مرتبط با سرطان­ها را که در کتاب چند دهه­ی پیش و موردتعهد معروف به کالیفرنیا را از فلوشیپ های درد نمی­پذیرند . براستی بلوک شبکه سلیاک توسط چه کسی و برای چه بیماری می­تواند مورد استفاده قرار گیرد؟ !  آیا ارائه خدمت به جهت کاهش آلام طاقت فرسای بیماران سرطانی قابل مقایسه با خدمات زیبایی، خود کشی و ضرب وجرح است که در کنار آن­ها در تعهد بیمه­های درمانی قرار نمی­گیرد .  اگر مسئولین محترم و دلسوز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت رفاه و تامین اجتماعی واقعا در امر کاهش هزینه­های درمانی مردم جدی و مصرند و عدالت در سلامت را به معنای عام امکان دسترسی همه آحاد مردم قبول دارند بیایند و برای همیشه این درد مزمن رشته درد را کالبد شکافی نموده و با گنجاندن و اعلام تعرفه­های خدمات مرتبط با دردهای حاد و مزمن در کتاب جدید و اعلام حیطه­های فعالیت­های تشخیصی و درمانی این رشته وظیفه مورد غفلت و قصور شده­ی خود را جبران کنند و در راستای انسان سالم محور توسعه­ی پایدار، رشد و تعالی انسان­ها، کاهش رنج و درد بیماران و همراهان و حتی کاهش هزینه­های سازمان­های بیمه­گر و در راستای برنامه­ی پنجم توسعه قدم بردارند . به امید آن که هرچه زودتر این درد درمان نشده با همت و دلسوزی متولیان وزارتین، درمان گردد و از این ظلم دو سویه در حق پزشک و بیمار رفع ظلم شود. انشاا ..   CP - IRAN IN - LG - eng PB - jap PG - 1 PT - Editorial YR - 2014